حلقه نامزدی

مرد جوان وارد طلافروشی شد و حلقه‌ای را انتخاب کرد. طلافروش پرسید: «آیا می‌خواهید داخل حلقه نوشته‌ای حک شود؟»
مرد جوان گفت: «بله، لطفاً حک شود: تقدیم به عزیزترینم، آلیس.»
طلافروش پرسید: «آلیس خواهر شماست؟»
مرد گفت: «نه او دختری است که قرار است با هم نامزد شویم.»
طلافروش گفت: «من اگر جای شما بودم این را داخل حلقه نمی‌نوشتم. اگر نظر شما یا او عوض شود دیگر نمی‌توانید از این حلقه استفاده کنید.»
مرد گفت: «پیشنهاد شما چیست؟»
طلافروش گفت: «این را پیشنهاد می‌کنم: به اولین و آخرین عشقم. با این کار شما می‌توانید از این حلقه بارها استفاده کنید. من خودم هم همین کار را کردم.»

برای مشاهده دیگر مطالب بخش سرگرمی اینجا کلیک کنید.

برای دریافت مطالب، ایمیل خود را وارد کنید:

بهبانو را در توییتر دنبال کنید

نطرات کاربران:



- خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی مسخره هستید


- موافقم یعنی داستان از این بیمزه تر نخونده بودم


- مخصوصا اون سوال آلیس خواهر شماست ؟!!!!!! چه ربطی داشت ؟!!!


- لوس


- لوسي هم حدي داره ديگه :D


- عالی


- فوق العاده زیبا و پند آموز بود.آورین


- ایول خیلی باحال بود واقعا نکته ظریف به این میگن .


- khili jaleb bod baraye javad ha albate


- خداييش خيلى بيمزه بود


- FEKR KARDAM YAROO MIKHAD HALGHARO KESH BEREH!


- بسیار سخن بخردانه ای است


- بابا خیار شور


- Kheili aali bood.


- خیلی با مزه و بجا بود. حرف دل همه مردها. زن ذلیل های تو سری خور بچه مثبت هم الکی فیلم نیان. خانوما هم که حق رای ندارن.


- همون جمله پیشنهادی طلا فروش رو هم باز داخل حلقه نوشت اصلا داستان قوی نبود


- خوبه


-


-


- به خانم ها بر نخورد ولی بعضی ها حقشوووووووووووووووووووووووووونه


- حقیقت داره چون بعد از کشور چین قلب مردها بیشترین جمعیت داره


برای دریافت مطالب، ایمیل خود را وارد کنید: